داشتم با خودرو ميرفتم كه يه دفعه متوجه يه خودروي نسبتا مدل بالا شدم. طرف خيلي شاكي بود كه بهش راه ندادم. اما من اصلا حواسم به اون نبود. ديدم داره فرمون خودرو رو ميچرخونه سمت خودروي من و . . كمي مكث كردم و با يكي دو تا بوق بهش حالي كردم كه حواسم نبوده و . . تا بالاخره از رو رفت و سر خرش رو كج كرد و زد به چاك جاده. طرف توي خيابوني كه سه بانده بود و راحت ميشد ازش بگذري و بري، گير داده بود كه حتما از سمت چپ سبقت بگيره و . . كاش خدا با دادن نعمت، ظرفيتش رو هم به بعضيا بده تا نگاه از بالا به پايين به بقيه نندازن.
ياد غزلي از بيدل دهلوي افتادم كه دوبيتش رو هميشه زمزمه ميكنم. شاهد مثال اين ماجرا توي بيت دومه:
رمزآشناي معني هر خيرهسر نباشد/ طبع سليم فضل است؛ ارث پدر نباشد
امروز قدر هر كس مقدار مال و جاه است/ آدم نميتوان گفت آن را كه خر نباشد!
به نظرم اين بابا اصلا "مهربان باشيم" راديو معارف رو گوش نميكرد؛ وگرنه رفتار بهتري از خودش نشون ميداد.
مهربان باشيم!
كه ,رو ,نباشد ,باشيم ,مهربان ,حواسم ,كه خر ,مهربان باشيم ,بود كه ,را كه ,آن را
درباره این سایت