اشک بود و آه بود و دود بود
دود آه سینهی کبود بود
روز و شب برای جامهی حیات
لا به لای هم چو تار و پود بود
یاد تو به دل قسم که هست هست
عشق تو به دل قسم که بود بود
دیر می کشد زمان عمر و باز
شکوه می کنیم وه چه زود بود
زندگی به رنگ آب یک سراب
بودنی که بودنش نبود بود
فرجالله نعمتي (نادر).
اين غزل در كتاب مجموعهشعر "از گلوي ذهن" اثر اينجانب (فرجالله نعمتي متخلص به نادر) چاپ شده است. سال انتشار : 1391. انتشارات اشك ياس .
قسم ,دل ,نادر ,نعمتي ,رنگ ,آب ,به دل ,دل قسم ,قسم که ,رنگ آب ,تو به
درباره این سایت